متن های زیبا
شرح زیباترین متن ها
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید

پيوندها
ابزار وبلاگ
سرگذشت مشاهیر موسیقی سنتی
دختر پسرا
تلخ ترین خاطره
تلخ ترین خاطره
سایت بزرگ ایرانی ها
ردیابی ماشین
حمل هوایی ماینر از چین
لیزر دوچرخه
هد اپ یسپلی کیلومتر روی شیشه
جلو پنجره لیفان ایکس 60

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان متن های زیبا و آدرس has-ti.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.










نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 9
بازدید ماه : 52
بازدید کل : 6113
تعداد مطالب : 243
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


<-PollName->

<-PollItems->

آمار وبلاگ:
 

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 9
بازدید ماه : 52
بازدید کل : 6113
تعداد مطالب : 243
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

خبرنامه وبلاگ:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید


نويسندگان
هستی

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
جمعه 13 شهريور 1394برچسب:, :: 17:59 :: نويسنده : هستی
به چـشـمـهـایـت بگــو
نـگـاهـم نـکـنـنـد
بـگـو وقـتـی خـیـره ات مـی شـوم
سرشـان بـه کـار خـودشـان بـاشـد … !
نـه کـه فـکـر کـنـی خـجـالـت مـی کـشـم هـا
نـه !
حـواسـم نـیـسـت
عـاشـقـت مـی شـوم . . .
 
 
جمعه 13 شهريور 1394برچسب:, :: 17:48 :: نويسنده : هستی

بی نهایت دوستت دارم اگر باور کنی

می توانی این سند را ثبت در دفتر کنی

 

می توانی باورت را از نگاهم بشنوی

یا بسوزانی به پای عشق و خاکستر کنی

 

شک کن ققنوسم و آتش نمی سوزد مرا

بلکه از سوزاندنم حال مرا بهتر کنی

 

امتحان عشق را با نرخ جان پس میدهم

می توانی رد کنی یا رتبه ی برتر کنی

 

آنچه می خواهی بکناما مبادا عاقبت

غنچه ی نشکفته ی عشق مرا پرپر کنی

 

باورت کردم که بر حکم تو گردن می نهم

گرچه تبعیدم به شهر وکشوری دیگر کنی

 

در کنارت هستم و آنگونه جذبت میشوم

تا مرا هم مثل خود مست می و ساغر کنی

 
جمعه 13 شهريور 1394برچسب:, :: 17:43 :: نويسنده : هستی

خدایا

یا کسی را به ما نده......

یا اگر میدهی...............

دیگر از ما نگیر !

آدمها هم.....

هدیه را پس نمیگیرند !

تو که دیگر.......

خدایی....................................

 

 

 
جمعه 13 شهريور 1394برچسب:, :: 17:29 :: نويسنده : هستی

دلم برای یواشکی هایمان تنگ شده........

 

و برای بوسه های پشت گوشی.......

 

و با صدای آهسته گفتن "دوستت دارم....

 

بگذار توی همین یک جمله دوباره عاشق هم باشیم.

 

من نامت را صدا میکنم تو بگو " جانم "

 

برای " تو " که مخاطب خاص من هستی ....

 

 
دو شنبه 28 ارديبهشت 1394برچسب:, :: 20:39 :: نويسنده : هستی

چشمان غارتگر.زبانی تیز داری

یعنی سوار مرکبت چنگیز داری

 

پرویزی از بس شعر شیرین میپسندی

موزون ترین شعرت منم.شبدیز داری......



ادامه مطلب ...
 
دو شنبه 28 ارديبهشت 1394برچسب:, :: 20:39 :: نويسنده : هستی

گاهی باید کمی برای خودت از بد روز گار گریه کنی

 

روزها با لبان خندانت شب ولی زار زار گریه کنی

 

یکنفر آشنا کنارت نیست بغض ها را گلو گلو ببرد

 

سر به دوش رفیق بگذاری مثل ابر بهاری گریه کنی...........



ادامه مطلب ...
 
دو شنبه 28 ارديبهشت 1394برچسب:, :: 20:39 :: نويسنده : هستی

آسمان ها شرمگین چشم تو

آبی دریا به دین چشم تو

 

هان! نخواهد شد هزاران آفتاب

درشب من جانشین چشم تو......



ادامه مطلب ...
 
شنبه 15 فروردين 1394برچسب:, :: 20:28 :: نويسنده : هستی
تلخ است همه فکر کنند سرت شلوغ است و تنها خودت بدانی تنهایی.......
 
شنبه 15 فروردين 1394برچسب:, :: 20:18 :: نويسنده : هستی
دلم که برایت تنگ می شود می گیرد فریاد می کشد می تپد و باز تنگ می شود دلم که تنگ می شود دوست دارم یک دل سیر نگاهت کنم یک بغض سنگین گریه کنم یک چشم پر اشک بریزم به اندازه ی یک قهر و آشتی در آغوشت بگیرم ویک عمر بگویم دوستت دارم دلم که تنگ می شود چاره اش فقط تویی و تو نیستی دلم می بارد می سوزد می سازد می میرررررررررد
 
شنبه 1 فروردين 1394برچسب:, :: 14:52 :: نويسنده : هستی

هرعید تورا غرق صفا میخواهم 

هر روز تو را کام روا میخواهم

از بهر تو هرکه تو را دارد دوست

آرامش خاطر از خدا میخواهم

ایامتان نوروز 

نوروزتان پیروز

 
شنبه 1 فروردين 1394برچسب:, :: 14:46 :: نويسنده : هستی

صبح امروز کسی گفت به من:

تو چقدر تنهایی !

گفتمش در پاسخ :

توچقدر حساسی

تن من گر تنهاست

دل من با دلهاست

دوستانی دارم 

بهتر از برگ درخت که دعایم گویند و دعایشان گویم

یادشان دردل من

قلبشان منزل من...!

صافی آب مرا یادتو انداخت رفیق!

تو دلت سبز

لبت سرخ

چراغت روشن

چرخ روزیت همیشه چرخان! نفست داغ 

تنت گرم

دعایت بامن

سال نو مبارک امیدوارم سال خوبی پیش رو داشته باشید 

 
دو شنبه 25 اسفند 1393برچسب:, :: 15:21 :: نويسنده : هستی

ساده بودم که تو را ساده تجسم کردم

 درد لبخـند تـو را بـا گریـه تبـسم کـردم

 
دو شنبه 25 اسفند 1393برچسب:, :: 14:56 :: نويسنده : هستی

 

 
دعوتم کن به یه بوسه گوشیه دنج یه رویا.
من میخام با تو بمونم از الان تا ته رویا.
من میخام باشم کنارت با همین رویا بمیرم.
من میخام بمیرم اما دستاتو توی دستام بگیرم
.واسه به تو رسیدن این همه شب رو دویدم.
خسته از طلوع فردا شب به شب خوابتو دیدم
 
 
دو شنبه 25 اسفند 1393برچسب:, :: 12:24 :: نويسنده : هستی

اون منم که عاشقونه شعر چشماتو میگفتم...
هنوزم خیس میشه چشمام وقتی یاد تو می افتم...
هنوزم میای تو خوابم تو شبای پر ستاره...
هنوزم میگم خدایا کاشکی برگرده دوباره...

 
دو شنبه 25 اسفند 1393برچسب:, :: 12:21 :: نويسنده : هستی

نگاهش میکنم شاید بخواند از نگاه من که اورا دوست میدارم
ولی افسوس او هرگز نگاهم را نمیخواهد
به برگ گل نوشتم من که اورا دوست میدارم
ولی افسوس او گل را به زلف کودکی آویخت تا اورا بخنداند

 
دو شنبه 25 اسفند 1393برچسب:, :: 12:21 :: نويسنده : هستی

سر بروی شانه های مهربانت میگذارم
عقده ی دل میگشایم
گریه ی بی اختیارم
از غم نامردمی ها بغض ها در سینه دارم
شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم

 
دو شنبه 25 اسفند 1393برچسب:, :: 12:21 :: نويسنده : هستی

بین غمگین.
ببین دلتنگ دیدارم...
ببین
خوابم نمی آید،
بیدارم...
نگفتم تا کنون، اما کنون بشنو:
تورا بیش از همه کس دوست میدارم

 
دو شنبه 25 اسفند 1393برچسب:, :: 12:17 :: نويسنده : هستی

(جایگزین متن عربی تحویل سال)

 گشت گردا گرد مهر تابناک ایران زمین

روز نو آمد و شد شادی برون اندر کمین

ای تو یزدان ای تو گرداننده ای مهر و سپهر

برترینش کن برایم این زمان و این زمین

 

پاینده باد ایران و فرهنگ ایرانی

 
دو شنبه 25 اسفند 1393برچسب:, :: 12:12 :: نويسنده : هستی

خیلی جالبهبوسهبوسه

http://www.taghvim.com/norooz.html

عییییید تون پیشاپیش مبارک 

اولین نفر من بودما یادتون نرهچشمک

 
دو شنبه 25 اسفند 1393برچسب:, :: 12:11 :: نويسنده : هستی

رفته بودم سر حوض
تا ببینم شاید، عکس تنهایی خود را در آب...
آب در حوض نبود
ماهیان می گفتند:
هیچ تقصیر درختان نیست
ظهر دم کرده تابستان بود
پسر روشن آب، لب پاشویه نشست
و عقاب خورشید، آمد اورا به هوا برد که برد

 
دو شنبه 25 اسفند 1393برچسب:, :: 11:17 :: نويسنده : هستی

ناخوش شده ام درد تو افتاده به جانم                       باید چه بگویم به پرستار جوانم؟

باید چه بگویم؟ تو بگو ,ها؟ چه بگویم؟                       وقتی  که ندارد خبر از درد نهانم؟

تب کرده ام اما نه به تعبیر طبیبیان                            آن تب ذکه گل انداخته بر گونه جانم 

بیماری من عامل بیگانه ندارد                                   عشق تو بهم ریخته اعصاب و روانم 

اخر چه کند با دل من علم پزشکی                            وقتی که به دیدار تو بسته ضربانم؟

لب بسته اماز هر چه سوال ست و جواب است           می ترسم اگر باز شود قفل دهانم 

این گرگ پرستار به تلبیس دماسنج                         امشب بکشد نام تو از زبانم!

می پرسد و خاموشم و می پرسد و خاموش...          چیزی که عیان ست چه حاجت به بیانم

 
دو شنبه 25 اسفند 1393برچسب:, :: 11:16 :: نويسنده : هستی

 
جمعه 1 اسفند 1393برچسب:, :: 15:9 :: نويسنده : هستی

به چـشـمـهـایـت بگــو
نـگـاهـم نـکـنـنـد
بـگـو وقـتـی خـیـره ات مـی شـوم
سرشـان بـه کـار خـودشـان بـاشـد … !
نـه کـه فـکـر کـنـی خـجـالـت مـی کـشـم هـا
نـه !
حـواسـم نـیـسـت
عـاشـقـت مـی شـوم . . .

 
سه شنبه 7 بهمن 1393برچسب:, :: 13:57 :: نويسنده : هستی

 
سه شنبه 7 بهمن 1393برچسب:, :: 13:57 :: نويسنده : هستی

 
یک شنبه 5 بهمن 1393برچسب:, :: 19:2 :: نويسنده : هستی

 
یک شنبه 5 بهمن 1393برچسب:, :: 18:58 :: نويسنده : هستی

 
یک شنبه 5 بهمن 1393برچسب:, :: 18:56 :: نويسنده : هستی

 
یک شنبه 5 بهمن 1393برچسب:, :: 18:58 :: نويسنده : هستی

 
یک شنبه 5 بهمن 1393برچسب:, :: 18:58 :: نويسنده : هستی

             

 
جمعه 26 دی 1393برچسب:, :: 15:37 :: نويسنده : هستی
عشقم يهو دلم خواست بهت بگم : 
هـيچـے نـيـس کـه جـاے خـنـده هـاتـو واسـم بـگيـره ...
هـيچـے نـيـس که مـثـل تـو خـوشـحـالـم کـنه...
هـيچـے نـمـے تـونـه مـثـل تـو بـهـم ارزش زنـدگـے رو بـفهـمـونـه...
هـيچـے نـيـس کـه مـثل تـو بـهـم آرامـش بـده...
هـيچـے نـيـس که بـاهـاش احـسـاس خـوشـحالـے کـنـم ...
هـيچـے شـب و روزمـو مـثـل تـو بـرام شـيريـن نمـے کـنـه...
هـيچـے نـمـےخـوام نـاراحـتـت کـنه...
هـيچـے ارزش اون اشـکـاتـو نـداره...
هـيچـے نـيـس کـه بـاعـث شـه دوسـتـت نـداشـتـه بـاشـم...
هـيچـے نـيـس کـه مـنـو از تـو دور کـنـه...
هـيچـے نـيـس کـه از تـــو واسـم مـهمتـر بـاشـه...
هـيچـے غـيـر از تــو عـشـق من  نـيـس...
هـيـــچــے....
هـميـنجـورے مـےخـواسـتـم اينا رو بهت بگم
تا بدونی معنیه زندگیه من تویی
 .... عاشقتم....❤
 
                                                                                                         
 
جمعه 26 دی 1393برچسب:, :: 15:38 :: نويسنده : هستی
تونل هابه ما آموختندکه حتی دردل سنگ هم
 
راهی برای عبورهست
 
تونل ها راست ميگويند ؛ راه است ، حتي از دلِ سنگ!
 
" آنجا كه راه نيست ، خداوند راه را مي گشايد... "
دیدی نانوا چطور ..........


ادامه مطلب ...
 
جمعه 26 دی 1393برچسب:, :: 15:38 :: نويسنده : هستی
بازی روزگار را نمی فهمم! من تو را دوست می دارم... تو دیگری را... دیگری مرا... و همه ما تنهاییم ... ؛
داستان غم انگیز زندگی این نیست که انسانها فنا می شوند، این است که آنان از دوست داشتن باز می مانند. همیشه هر چیزی را .........
 
      


ادامه مطلب ...
 
جمعه 26 دی 1393برچسب:, :: 15:30 :: نويسنده : هستی
••●♥ﺣﺲ ﻋﺠﯿﺒﯿﻪ♥●••
 
••●♥ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ ﻋﺎشقش ﺷﺪﯼ...♥●••
 
••●♥ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﻋﻮﺽ ﺷﺪﻩ...♥●••
 
••●♥ﺣﺘﯽ ﺧﻮﺩﺕ ♥●••
 
••●♥ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ ﺑﻬﺶ ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ ﺷﺪﯼ♥●••
 
••●♥ﻭ ﺩﻟﺖ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺩ ﺍﺯﯾﻦ ......
 
       


ادامه مطلب ...
 
جمعه 26 دی 1393برچسب:, :: 15:30 :: نويسنده : هستی

وقتى که دنيا دور شدشايد فراموشت کنم

,کاشانه ام نابود شد شايد فراموشت کنم,

اسان زدستم داده اى باشد به اين هم راضيم

.وقتى که اشکم رو شد شايد فراموشت کنم....

هرگز زدستت اينچنين سيلى به احساسم نخورد

باشدبزن بدتر بزن اما به دستانت قسم

وقتى که تارم پود شد شايد فراموشت کنم..

 
جمعه 26 دی 1393برچسب:, :: 15:28 :: نويسنده : هستی
یک روز ترا از عمق قصه های هزار و یک شب بیرون می کشم
 
 
و به آرامی پای فنجان قهوه ام می نشانم
 
 
به تو می آموزم که چگونه از بعیدترین روزن قلبم وارد شوی
 
 
و در بهترین نقطه ی آن ساکن !
 
 
آنگاه تو را......


ادامه مطلب ...
 
جمعه 26 دی 1393برچسب:, :: 15:28 :: نويسنده : هستی
کنارت نبودم حواسم بهت بود
 
از عمق وجودم حواسم بهت بود
 
همیشه برای تو دلتنگ بودم
 
تو اون لحظه هایی که کمرنگ بودم
 
حواسم بهت بود که غمگین نباشی
 
که از غم نپاشی
 
حواســــم بهت بود که قلبت نلرزه
 
که اشکت نلغزه ، حواســــم بهت بود . . .
 
جمعه 26 دی 1393برچسب:, :: 15:22 :: نويسنده : هستی
ﺩﺭﺩﻡ ﺍﯾــــﻦ ﻧـــﯿـﺴـﺖ
ﮐـــــﻪ ﺍﻭ ﻋــــﺎﺷــــﻖ ﻧـــﯿــﺴـﺖ ،
ﺩﺭﺩﻡ ﺍﯾــــﻦ ﻧــﯿــﺴـﺖ
ﮐـــــــﻪ ﻣــﻌــﺸـــﻮﻕ ﻣــﻦ ﺍﺯ ﻋــﺸــﻖ ﺗـﻬــﯽ ﺍﺳـﺖ
ﺩﺭﺩﻡ ﺍﯾــــــﻦ ﺍﺳﺖ
ﮐــــــﻪ ﺑــــﺎ ﺩﯾـــــﺪﻥ ﺍﯾـــــﻦ ﺳــﺮﺩﯼ ﻫــــﺎ
ﻣـــــﻦ ﭼـــــﺮﺍ ﺩﻝ ﺑـــﺴــﺘــﻢ ؟
 
                                                                    
 
جمعه 26 دی 1393برچسب:, :: 15:22 :: نويسنده : هستی
هیس . .ِ
ﻋﺰﻳﺰﻛﻢ،
ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﻻﻻﻳﻲ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ ﺑﺮﺍﻳﺖ ..
ﺗﺎ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﻱ ﻛﻨﺎﺭ ﻣﻦ ﺁﺭﺍﻡ ﮔﻴﺮﻱ،
ﺻﺪﺍﻱ ﮔﺮﻡ ﭼﻪ ﻛﺴﻲ ﺩﺭ ﺫﻫﻨﺖ ﺁﺷﻮﺏ ﺑﻪ ﭘﺎ ﻛﺮﺩﻩ؟
ﻛﻪ ﺩﻣﻲ ﻛﻨﺎﺭ ﻣﻦ ﺁﺭﺍﻡ ﻧﺪﺍﺭﻱ !
 
                                                                                   
 
جمعه 26 دی 1393برچسب:, :: 15:13 :: نويسنده : هستی
گاهی خوابت را می‌بینم
 
بی‌صدا
 
بی‌تصویر
 
مثلِ ماهی در آب‌های تاریک
که لب می‌زند 
 
و معلوم نیست
 
حباب‌ها کلمه‌اند
 
یا بوسه‌هایی از دل‌تنگی
 
 
    …توماس ترانسترومر …
 

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 25 صفحه بعد